پیش بینی میشود با قدرت گرفتن محمد بن سلمان تغییرات دیگری نیز در عربستان سعودی آغاز شود. هنوز حد و مرز این تغییرات مشخص نیست اما قطعا بسیاری از هستههای ساکن قدرت هم در داخل عربستان و هم در خارج از آن به خصوص در کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس به حرکت خواهند افتاد.
على موسوى خلخالى
سرانجام پازل قدرت در عربستان سعودی تکمیل شد و ملک سلمان در اقدامی که مدتهاست انتظار آن میرفت، پسرش محمد را به جانشینی خود منصوب کرد. به این ترتیب محمد بن نایف، ولیعهد که از الآن میتوان آن را سابق دانست، از سمت خود برکنار شد و تمامی سمتهای قبلی نیز از او گرفته شد. برخی منابع عربستانی میگویند که ملک سلمان 82 ساله که حال چندان مساعدی ندارد و از لحاظ جسمی با مشکلات بسیاری روبه روست ظرف روزهای آینده از قدرت کناره گیری میکند و محمد بن سلمان رسما پادشاه عربستان خواهد شد تا به این ترتیب آخرین قطعه از پازل قدرت در این کشور غنی از نفت که اتفاقا جنگ قدرت شدیدی در آن شکل گرفته است، تکمیل شود. پادشاه بعد از انتصاب محمد بن سلمان به سمت ولیعهدی فقط به همین بسنده نکرد و تغییرات گستردهای را اعمال کرد که عموما در جهت تحکیم پایههای قدرت محمد، فرزندش بود. او تمامی کسانی که به نوعی به ملک عبدالله، پادشاه سابق وابسته بودند را از سمتهایشان برکنار کرد. همچنین محمد بن نایف که این روزها تبدیل به چهره اصلاح طلب و رهبر اپوزسیون داخلی عربستان شده در انزوا قرار گرفت و تمامی کسانی که به نوعی به او نزدیک هستند نیز از قدرت کنار گذاشته شدند. سلمان که از یک طرف پسر کوچکش، سفیر عربستان در امریکاست و پسر دیگرش مسئول امنیت کشور، تلاش کرده است با این تغییر و تحولات حلقه امنی برای ولیعهد جدید ایجاد کند که هم از یک سو ارتباطاتش با امریکاییها حفظ شود و هم از سوی دیگر نهادهای امنیتی در خدمت او باشند. به این ترتیب پادشاه با تغییرات جدید فضایی را ایجاد کرد تا دگرگونی قدرت در عربستان تکمیل شود و نسلی از شاهزادههای جوان عربستانی پا به عرصه بازیهای سیاسی بگذارند تا دگردیسی عمیقی در صحنه سیاسی عربستان رقم بخورد. تغییری که با جاه طلبیهای جوانان به قدرت رسیده میتواند عواقب سختی به دنبال داشته باشد به ویژه که تجربه کافی در اختیار ندارند و این بیتجربگی میتواند هزینههای سنگینی به بار آورد.
انتظار سونامی جدید
پیش بینی میشود با قدرت گرفتن محمد بن سلمان تغییرات دیگری نیز در عربستان سعودی آغاز شود. هنوز حد و مرز این تغییرات مشخص نیست اما قطعا بسیاری از هستههای ساکن قدرت هم در داخل عربستان و هم در خارج از آن به خصوص در کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس به حرکت خواهند افتاد. انتظار میرود هم زمان با این تحولات امارات متحده عربی نیز شاهد تغییرات تازهای شود. در آن جا محمد بن زاید، ولیعهد امارات متحده عربی خود را برای رسیدن به سمت امیری کشورش آماده کرده و برای این که بتواند پایههای حکومت خود را مستحکم کند، روابط نزدیکی را با محمد بن سلمان برقرار کرده است. وضعیت در درون امارات برای محمد بن زاید چندان مساعد نیست. گفته میشود امارات در سه ماه اخیر دو بار شاهد تلاشهایی برای انجام کودتا برای کنار زدن محمد بن زاید از ولیعهدی بوده است. اما این کودتا هر دو بار به شکست انجامیده است. حالا به نظر میرسد که با تحکیم پایههای قدرت محمد بن سلمان، محمد بن زاید نیز با پشتیبانی او تحرکات تازهای را در امارات آغاز کند. اتحاد این دو شاهزاده برای بسیاری خبر خوشی نیست. منابع آگاه میگویند که این دو خوابهای بدی را برای کشورهای همسایه خود در شورای همکاری دیده اند. احتمالا حتی بحرین نیز از گزند تغییرات به دور نخواهد بود اگر چه به طور کامل این کشور در مشت عربستان سعودی قرار دارد. انتظار میرود با قبضه کامل قدرت توسط محمد بن سلمان عرصه بر قطر تنگتر شود و فشارهای تازهای به کویت و عمان آغاز شود. برخی منابع خبری گزارش میدهند که کویت سه ماه پیش از یک کودتای نافرجام جان سالم به در برد. اما هیچ معلوم نیست کودتای تازهای در راه نباشد. در عمان نیز سلطان قابوس در بستر بیماری است و هنوز جانشینی به جای او تعیین نشده و همه نگرانند که جنگ قدرتی برای تصاحب کرسی پادشاهی در زمان بعد از سلطان قابوس در بگیرد. عربستان و امارات متحده عربی قصد دارند از این فضا بهره برداری کنند و تغییری در هیئت حاکمه فعلی ایجاد کنند. عربستان و امارات از این که کویت و عمان در مسیر آنها حرکت نمی کنند و حاضر به نقش آفرینی در جنگ یمن و خصومت با ایران نیستند، گله دارند و برای همین به فکر تغییراتی عمیق در این دو کشور هستند. البته قبل از آن که به سراغ این دو کشور بروند باید تکلیف قطر را روشن کنند.
جوان خطرناک و جاه طلب
محمد بن سلمان در این دو سالی که وارد قدرت شده و وزارت دفاع و جانشینی ولیعهدی را بر عهده داشته نشان داده که فردی جنگ طلب و ناآرام است. در این میان به صراحت بیان کرده که با ایران و شیعیان دشمنی و خصومتی سرسختانه دارد و حتی ابایی نداشته است که بگوید سودای جنگ با آنها را دارد. جنگ یمن که به زودی 800 روز مقاومت آن رقم میخورد، نمونهای از جنگ طلبی محمد بن سلمان است. دیدگاههای او باعث نگرانی بسیاری در جامعه جهانی شده است. بسیاری بیم آن دارند که با تکمیل پازل قدرت در عربستان و تصاحب کامل آن توسط محمد بن سلمان مشکلات سنگینی به وجود آید. در درون عربستان مخالفتی عمیق با محمد بن سلمان وجود دارد و او را چهرهای تندرو میدانند. اگرچه سلمان تلاش میکند خود را چهرهای مدرن در جامعه جهانی نشان دهد و پروژههای اقتصادی کلان رونمایی میکند اما تندرویهای وی به ویژه در بحثهای طایفهای و سیاسی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست. معروف بود که محمد بن نایف خانه امن مخالفان محمد بن سلمان شده بود و این مساله به او قدرت اجتماعی و سیاسی بالایی داده بود. اما با تغییراتی که اکنون صورت گرفته قدرت محمد بن نایف به شدت تضعیف شده است. از سویی دور کردن و تحت فشار گذاشتن فرزند عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه سابق فضای خصومت با وضعیت فعلی در عربستان را تشدید میکند که این مساله میتواند به خشمی سرکوب شده تبدیل شود و در آینده در زمانی نامعلوم تبدیل به سونامی سیاسی تازهای علیه محمد بن سلمان شود. از سوی دیگر، محمد بن سلمان، با رویکرد تند خود فضای افراط گرایی در منطقه را نیز تشدید خواهد کرد که ممکن است از سوریه تا یمن امتداد یابد. تئوری (هر کس با ما نیست پس علیه ماست و باید به شدیدترین شکل ممکن با آن برخورد کرد)، سرلوحه رفتارهای محمد بن سلمان است که میتواند مشکلاتی سنگین و سخت به وجود آورد که با تلاش وی برای بهبودی روابط با اسرائیل با هدف ایجاد جبههای واحد علیه ایران و متحدانش، میتواند مشکلات را پیچیدهتر کند.
برخورد امریکاییها
نسبت به تحولات اخیر عربستان، واکنشهای متفاوت و در بعضی موارد متناقضی از جانب امریکاییها مشاهده شده است. روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است که امریکاییها از این که محمد بن نایف دیگر در عربستان کارهای نیست، ناخرسندند. وی فرد مورد اعتماد امریکاییها بود و آنها روی میانه روی و درایت و تدبیر وی در حل بسیاری از امور عربستان و منطقه حساب کرده بودند اگرچه قدرت او با تبانی سلمان و پسرش تضعیف شده بود اما امریکاییها امیدوار بودند که وی در اولین فرصت بتواند توازن را به عربستان بازگرداند. اما حالا که بن نایف دیگر در قدرت نیست، آیا این مساله باعث ناراحتی و نگرانی امریکاییها شده است؟ شواهد حاکی از آن است که امریکاییها در چگونگی تعامل با عربستان دچار دو دستگی شده اند. از یک سو سی آیای که حدود شش ماه پیش، رئیس آن، مایک پمپئو در ریاض به محمد بن نایف، مدال افتخار داده بود تا به مخالفان عربستانی وی گفته باشد که بن نایف فرد مورد اعتماد آنهاست، از این که پادشاه عربستان او را کنار زده خشنود نیست. از سوی دیگر منابع خبری بسیاری گزارش میدهند که تغییرات جدید در عربستان با چراغ سبز دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا صورت گرفته است. گفته میشود محمد بن سلمان در سفر طولانی خود به امریکا که در حدود دو هفته به طول انجامید دیدارهای مفصلی با ترامپ برگزار کرده بود و توانسته بود او را راضی کند در مقابل ورود پولهای عربستان به بازارهای سرمایه امریکا، از او برای رسیدن به قدرت حمایت کند. منابع خبری همچنین میگویند که ترامپ در سفر خود به عربستان چراغ سبز تغییرات جدید در این کشور را به سلمان و فرزندش نشان داده بود.
آن چه مسلم است، جاه طلبیها و بلندپروازیها و افراط گراییهای محمد بن سلمان از او چهرهای غیرقابل اعتماد ایجاد کرده است. روزنامه گاردین مینویسد که اروپاییها اعتماد چندانی به او ندارند و تمایل ندارند به بن سلمان با توجه به رفتارهایش به چشم یک متحد استراتژیک بنگرند، اگرچه به پولهای وی نیاز دارند. چنین دیدگاهی در درون امریکا نیز وجود دارد اما به نظر میرسد ترامپ که عامل اختلاف در بسیاری زمینهها شده در این باره نیز عامل اختلافات است.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/7221
تگ ها: